به گزارش دوربین خبر،
پایتخت
سریالی که چند سالی میهمان خانه های ماست.خاستگاهش مازندران است. همان سرزمین علم و ادب و هنر ،کهن سرزمین اسپهبدان با تاریخی چند هزار ساله.اسطوره هایی چون آرش (کمانگیر افسانه ای )سرزمین پهلوانانی چون امامعلی حبیبی(ببر مازندران)، عالمانی چون علامه حسن زاده آملی و مفاخر بی شمار علم و ادب.
در این سریال ما پایتخت چه هستیم...موسیقی ...،هنر...ادبیات ....
نویسنده در این سریال کاملا نشان داد که فرهنگ ما را اصلا نمی شناسد و در شکل محترمانه تر ،به درستی نشناخته و اگر هم نقبی در فرهنگ زده ، آن بخش از فرهنگ ما را به تصویر میکشد که ما خودمان هم آنها را در بدترین شرایط نمی پذیریم. موسیقی خالتور ، رقص های جلف ،شوخی های کلامی بد،طغیان روابط خانوادگی و انسانی , عصیان شخصیت ها و بسیار چیزهای دیگر که باید پذیرفت در همه فرهنگ ها این بخش از فرهنگ زیر زمینی وجود دارد.هر یک از شخصیت های این سریال آنقدر نکته منفی دارند که اگر هم نکته ی مثبتی باشد کاملا کم رنگ می شود.
باید پذیرفت که شاید در لحظه مسحور قصه سطحی سریالی شویم که بی رحمانه ما را با سیلی های پنجعلی وبهتاش ،حیظی های ارسطو،قب قب های پوچ نقی ، جلف پوشی های رحمت، لهجه بد فهیمه،تو سری خور وفس فسی بودن جماعت بازیگران مازندرانی و...سرگرم می کند و می خنداند ، اما این خنده تلخ تاوان چه کار نکرده ایست؟
مازندران با میهمان نوازیش سالهاست خسته از رفت و آمد میهمانانی است که جز شلوغی و ترافیک و بسیاری مشکلات اجتماعی وزباله و گرانی و چه و چه ... هیچ برایش نداشتند و تن خسته اش را خسته تر کردند.
حال اینکه مردم کشور عزیزم ایران،راجع به ما چه فکر میکنند... قضاوت با شما ، سریالی که در ایستگاه پنجم است و معلوم نیست به کجا چنین شتابان می تازد.
هادی محمدی درواری